متالیکا The Unforgiven :: Hazhir

Hazhir

Hazhir

متالیکا The Unforgiven

دوشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۶، ۱۲:۰۶ ق.ظ

نابخشوده (The Unforgiven) دومین سینگل از آلبوم متالیکا معروف به بلک آلبوم، سبک نویی از اجرا توسط متالیکا بود. آن‌ها میخواستند در این آهنگ موسیقی متال را با آواهای لطیف و نرم ترکیب کنند، کاری که کمتر در سبک هوی متال صورت می گیرد. به گفته جیمز هتفیلد (خواننده، گیتاریست و یکی از دو بنیانگذار متالیکا) پیش درآمد The Unforgiven از موسیقی یک فیلم وسترن گرفته و وارونه نوشته شد، بدین ترتیب قابل شناسایی نبود یا دست کم شناسایی آن سخت میشد؛ اعضای گروه نام فیلم را بدلایل قانونی آشکار نساختند اما احتمالاً آن فیلم For a Few Dollars More (بخاطر چند دلار بیشتر) با بازی کلینت ایستوود و موسیقی انیو موریکونه است.

Metallica The Unforgiven Cover art

The Unforgiven کاور سینگل

زندگی سخت و فضای خانوادگی جیمز هتفیلد در دوران کودکی و نوجوانی سرآغاز بسیاری از ترانه های متالیکا مانند The God That Failed (خدایی که شکست خورد)، Mama Said (مامان گفت) و یا Until It Sleeps که درباره بیماری سرطان مادرش است میباشد؛ میان این سری از ترانه ها که به زندگی شخصی جیمز برمی‌گردد، The Unforgiven به گونه ایی شخصی ترین این ترانه هاست. پدرش وقتی او 13 سال داشت بدلایل نا مشخصی خانواده را ترک می کند؛ جیمز یک خواهر کوچکتر از خودش داشت و دست تنها ماندن مادرش فشار روانی زیادی برای جیمز بوجود آورده بود، با این همه آن‌ها زندگی سختشان را مدیریت می‌کردند تا اینکه مادرش گرفتار سرطان شد و زمانی که وی 16 سال داشت از دنیا رفت.

James Hetfield's Childhood Family

کودکی جیمز هتفیلد در کنار خانواده اش

جیمز دوست نزدیکی نداشت و اغلب در مدرسه از طرف همکلاسی هایش رانده می‌شد، چون با آن‌ها فرق می کرد. او در خانواده ایی با باورهای دینی شدید و بطور مشخص در فضایی معتقد به اصول کریسشن ساینس (Christian Science) بدنیا آمده بود، پس در مدرسه هنگام کلاسهای علمی که در رابطه با دانش بشر بود کلاس درس را ترک می‌کرد چون طبق آموزه های پدر و مادرش و باورهای خانوادگی شان آن دانش‌ها به اندازه قدرت خدا اهمیت نداشتند. جیمز در مصاحبه ایی نشان داده بود توضیحاتی که پس از ترک کلاس باید از طرف او به مسئولین مدرسه ارائه میشد چقدر برایش ناخوشایند بوده. در خانه، پدرش برای او و خواهرش کتاب مقدس می‌خواند و هنگام خواندن کتاب مقدس برای فرزندان به گریه می افتاد، از آن سو جیمز سردرگم می‌شد که چرا پدرش به گریه می‌افتد اما او نه. 

هنگامی که "سینتیا" مادر جیمز در بستر بیماری بود اقوامش که مانند او باورهای کریسشن ساینسی داشتند به وی دارو نمی دادند یا او را به بیمارستان نمی بردند چون می پنداشتند خدا بطریقی که آن‌ها باور دارند نجاتش خواهد داد، اما اشتباه می‌کردند، سینتیا جان سالم بدر نبرد، رویدادی که آشفتگی جیمز را دوچندان کرد، سبب پیدایش The God That Failed؛ پس از آن جیمز که نه پدر و مادری در کنار خود داشت و نه دوست نزدیکی، رو به الکل آورد و گرفتار آن شد، تا جایی که بعدها باعث بروز مشکلاتی بین او و همسرش (فرانچسکا توماسی) گردید؛ با این اوصاف فرانچسکا همواره به او برای برطرف کردن مشکلاتش اعم از درگیری‌های روحی روانی کمک کرده و جیمز بارها در جاهای مختلف به این نکته اشاره داشته و همیشه قدردان همسرش بوده. وی طی برنامه ایی از سال 2002 شروع به تمرین ترک الکل کرد تا اینکه سال 2010 اعلام داشت که تلاشش نتیجه بخش بوده و دوباره متولد شده.

James Hetfield and his family

جیمز هتفیلد در کنار همسر و فرزندانش در مراسم تالار مشاهیر راک اند رول 2009 

در The Unforgiven جیمز همه این احساساتی که از آشفتگی دوران کودکی‌ داشت را به شعر منتقل می کند؛ او در مصاحبه‌ایی گفته بود که تجربیات سخت شخصی برای نوشتن الهام بخش هستند. بخش نخست The Unforgiven از تجربیات جیمز 5 ساله که فراگیری آموزه های کریسشن ساینسی را از والدینش آغاز کرده بود الهام گرفته شده (اشاره در شعر: The young boy learns their rules). بخش دوم ترانه به مبارزات جیمز نوجوان با احساسات دوگانه ایی که نسبت به آن آموزه ها داشت برمی گردد، جایی که او در عین جوانی مانند یک پیر باتجربه به اندازه کافی پخته شده که بفهمد اعتقادات مذهبی خانوادگی شان به تنهایی نمی‌تواند از مرگ مادرش جلوگیری کند، از اینجا به بعد او به خود قول میدهد که راهی را که پدر و مادرش رفتند نرود (اشاره در شعر: That never from this day / His will they'll take away). بخش پایانی از جدال جیمز با باورهای غلط پدر و مادرش که کمک حال نیستند و فشار روانی ناشی از آن الهام گرفته شده تا جایی که او به این فکر می‌افتد که در کمال تأسف از زندگی اش بگذرد (اشاره در شعر: The old man then prepares / To die regretfully).

دیو ماستین (Dave Mustaine) لید گیتاریست اولیه متالیکا و بنیانگذار گروه مگادث، بدلیل مشکلات پیش آمده بین او و دیگر اعضاء بویژه جیمز هتفیلد پس از دوسال همکاری از متالیکا اخراج شده بود و تا سالها نمی‌توانست به کارهای هم گروهی های سابقش گوش کند، پس از انتشار بلک آلبوم در همان سالها وقتی تصمیم گرفت توضیح دهد که دقیقاً علت خروج او از متالیکا چه بوده، گفته بود که دیگر برایش مقدور شده که آهنگ‌های متالیکا را بشنود و بطور ویژه به یکی از آن‌ها علاقمند شده. او در مصاحبه با مجله ریوالور گفته بود: یادم می‌آید یکبار در حین صحبت با لارس اولریش (جازیست و بنیانگذار اصلی متالیکا) بودم که آهنگی از متالیکا پخش می‌شد و به او گفتم از بین کارهای بلک آلبوم، این آهنگ آهنگ مورد علاقه ام هست و او گفت: واقعا؟ مرد، این The Unforgiven است. دیو می افزاید: من این کار را دوست دارم چون فکر میکنم برای نخستین بار است که میشنوم جیمز واقعاً می خواند، او پیشتر هم میخواند و خواننده بزرگیست اما این نخستین بار است که واقعاً او را میشنوم.

Metallica Mustaine

متالیکا 1982 - از راست به چپ: دیو ماستین - جیمز هتفیلد - لارس اولریش - کلیف برتون

برای ضبط نابخشوده و بطور کل، آلبوم متالیکا یا همان بلک آلبوم باب راک (مهندس صدا و تهیه کننده موسیقی) جهت پیشبرد کار فراخوانده می شود، او در مصاحبه ایی درباره شکل‌گیری نحوه اجرای وکال در The Unforgiven گفته بود که: جیمز هتفیلد تا آن زمان گونه های زیادی از فریاد کشیدن مرسوم در سبک متال را پیاده کرده بود اما این بار به معنی واقعی کلمه میخواست بخواند؛ صدای او در ضبط کارهای پیشین معمولاً دوتایی میشد و به خودی خود هارمونیک نمیخواند؛ اما روند دوصدایی کردن صدای خواننده کاراکتری را که باید بوجود بیاورد ایجاد نمی‌کند و بیشتر اوقات حتی آن کاراکتر را می‌گیرد، چون شما انتظار دارید از صدای دوم آن عمقی را که صدای اول باید ایجاد کند بگیرید، پس جهت روشن شدن این دیدگاه برای جیمز از او خواستم که بخواند و این دفعه بجای گوش دادن به صدایش در هدفون آن را از اسپیکر بشنود؛ تفاوت برای او شگفت‌آور بود و باعث شد که قابلیت‌های بیشتری از صدایش برای او آشکار شود؛ آن صدا، رسا، گرم، عمیق و گیرا بود.

Lars Bob James

از چپ به راست: لارس اولریش - باب راک - جیمز هتفیلد

اختلاف نظر باب راک با متالیکا بویژه هتفیلد و اولریش ضبط آلبوم متالیکا معروف به بلک آلبوم را طولانی و دشوار کرد اما نهایتاً این همکاری پنجره جدیدی شد رو به دنیای هوی متال و المان های نو و دلپزیری را به این سبک از موسیقی افزود. متالیکا پرفروشترین آلبوم گروه تا به امروز است، این آلبوم جزء چندین آلبومیست که برای مدت طولانی در چارت بیلبورد حضور داشتند و همچنین بین 500 آلبوم برتر همه دوران رولینگ استونز قرار دارد

MM

کاور آلبوم متالیکا شناخته شده با نام بلک آلبوم

از بین کارهای بلک آلبوم نابخشوده بطور ویژه ایی با الهام از تجربیات کودکی و نوجوانی جیمز، نظام اجتماعی و عقیدتی غلط و حتی فراتر از آن، سیستم معیوب سرنوشت را به تصویر می‌کشد که انسانی را ناخواسته در شرایط عجیب و سختی قرار می‌دهد و مانع رستگاری شخص می‌شود، ازین روست که آن شخص زمین و زمان و هیچ‌کسی را نمی تواند ببخشد. جیمز این ترانه را پس از شش سال دوباره در غالب آلبوم Reload (سال 1997) گسترش داد؛ بصورتی که شخصیت نابخشوده 2، با گرفتاری‌هایی مشابه نابخشوده 1 در مرحله دیگری از زندگی نشان داده میشد و مجدداً پس از 11 سال نسخه سوم آن در غالب آلبوم Death Magnethic (سال 2008) منتشر گردید، با این مضمون که وقتی خودت را نبخشی چگونه دیگران را خواهی بخشید؟ جیمز طی مصاحبه‌ایی در همان سال (2008) گفته بود که اگر آهنگی باشد که 100 بار پشت سرهم بخواهم آن را گوش کنم، آن آهنگ، همین است.





متن و ترجمه The Unforgiven


New Blood Joins this Earth

خون نویی به زمین تزریق میشود

(انسان دیگری پا به این دنیا می گذارد)


and quickly he's subdued

و خیلی زود سرسپرده می شود

(و به سرعت فرمانبردار قوانین جامعه می‌شود)


Through constant pained disgrace

در میان رنج و رسوایی همیشگی

(وقتی انسانی به دنیا می‌آید خواستش این است که آزاد باشد و شنیده شود اما رنج ناشی از تحقیر و سرکوب این اجازه را به وی نداده و او را با ضوابط و قوانین پر ایراد جامعه سازگار میکند)


the young man learns their rules

مرد جوان قوانین شان را یاد می گیرد


With time, the child draws in

با گذر زمان، کودک شکل می گیرد

(با گذر زمان آن بچه به ناچار تحت فشار و انتظارات جامعه بیمار شکل می گیرد)


This whipping boy done wrong

این پسربچه ستم دیده به اشتباه افتاد

(پسربچه قربانی باورهای نادرست دیگران می‌شود و به اشتباه می افتد)

Deprived of all his thoughts

بی بهره از اندیشه خلاقانه اش

(وقتی جامعه سرکوبگر از اندیشه‌های نو آورانه کودک چشم‌پوشی می کند، چشمه افکار مبتکرانه او می خشکد و در نتیجه او از توانایی‌های خود بی بهره می‌ماند)


The young man struggles on and on, he's known

مبارزات مرد جوان پیوسته ادامه دارد، او ازین آگاه است

(سختی‌هایی که کودک کشیده از او مرد جوانی ساخته و او میداند که کشمکش هایش با گرفتاری‌ها همچنان ادامه خواهند داشت)


Oooh, a vow unto his own

با خودش پیمان می بندد


that never from this day

که از امروز به بعد هرگز


his will they'll take away
خواستش خواست آن‌ها نباشد


What I've felt, what I've known

چیزی که حس کردم، چیزی که فهمیدم


never shined through in what I've shown

هرگز آنگونه که باید ندرخشیدم


Never be, never see

هرگز نبودم، هرگز ندیدم

(از بیم اینکه توسط جامعه مجازات نشود هیچ‌گاه دقیقاً کاری را که میخواست نکرد و بازدهی ایده هایش را ندید، چون اگر آزاد و رها طبق دانش و احساساتش پیش برود تحقیر و اجبار بیشتری از سوی روح بیمار و سرکوبگر جامعه در انتظارش خواهد بود)


Won't see what might have been

حتی نمی‌بینم چیزی را که شاید باشد

(حتی از بعد اینکه جامعه سرکوبگر شخصیت، احساسات و خلاقیتش را از او بگیرد هم تصوری نخواهد داشت)


What I've felt, what I've known

چیزی که حس کردم، چیزی که فهمیدم


never shined through in what I've shown

هرگز آنگونه که باید ندرخشیدم


Never free, never me

هرگز رها نبودم، هرگز خودم نبودم


so I dub thee unforgiven
پس تو را نابخشوده می خوانم


They dedicate their lives

آن‌ها زندگی‌شان را صرف


to running all of his

به تکاپو انداختن کامل او می کنند

(جریان بیمار و خودخواه، زندگی‌اش را صرف مدیریت و مطیع ساختن همه جوره فرد می‌کند)


He tries to please them all

او تلاش می‌کند که آن‌ها را راضی کند


this bitter man he is

این است مرد فرومایه ایی که او به آن تبدیل شده

(شخص که تحت سلطه جامعه معیوب قرار گرفته بیشترین تلاشش این است که همان چیزی باشد که آن جامعه از او انتظار دارد، وی فرومایه شده چون بی اراده است، بی اراده است چون جامعه می‌خواهد که اینگونه باشد)


Throughout his life the same

همه زندگی‌اش اینگونه است


He's battled constantly

او پیوسته در جنگ است

(فرد از زمانی که بدنیا می‌آید درحال جنگیدن با خواسته‌هایی است که جامعه پیش روی او می گذارد)


This fight he cannot win

این جنگیست که او نمی‌تواند برنده اش باشد

(شهروندی که تا این حد نزول کرده شانسی برای به زیر کشیدن این جامعه یا تغییر دادن آن ندارد)


A tired man they see no longer cares

این مرد خسته ایی که آن‌ها می‌بینند دیگر از پا افتاده


The old man then prepares

مرد پیر سپس تصمیم می‌گیرد


to die regretfully

که متأسفانه بمیرد

(او نهایتاً آماده مرگ می شود، چون قادر به نجات خود و فراتر از آن، نجات کودکان بی‌گناه و جامعه نیست)


That old man here is me
پیرمردی که اینجاست منم

(این وضعیتیست که امکان دارد برای هرکسی باشد)


What I've felt, what I've known

چیزی که حس کردم، چیزی که فهمیدم


never shined through in what I've shown

هرگز آنگونه که باید ندرخشیدم


Never be, never see

هرگز نبودم، هرگز ندیدم
won't see what might have been

نمی‌بینم چیزی را که شاید باشد


What I've felt, what I've known

چیزی که حس کردم، چیزی که فهمیدم


never shined through in what I've shown

هرگز آنگونه که باید ندرخشیدم


Never free, never me

هرگز نبودم، هرگز ندیدم


so I dub thee unforgiven
پس تو را نابخشوده میخوانم


What I've felt, what I've known

چیزی که حس کردم، چیزی که فهمیدم


never shined through in what I've shown

هرگز آنگونه که باید ندرخشیدم


Never be, never see

هرگز نبودم، هرگز ندیدم


won't see what might have been

نمی‌بینم چیزی را که شاید باشد


What I've felt, what I've known

چیزی که حس کردم، چیزی که فهمیدم


never shined through in what I've shown

هرگز آنگونه که باید ندرخشیدم


Never free, never me

هرگز آزاد نبودم، هرگز خودم نبودم


so I dub thee unforgiven. Whoa whoa
پس تو را نابخشوده می خوانم


Never free, never me. So I dub thee unforgiven
هرگز آزاد نبودم، هرگز خودم نبودم. پس تو را نابخشوده می خوانم


You labled me, I'll label you. So I dub thee unforgiven
تو به من برچسب زدی، من هم به تو برچسب میزنم. پس تو را نابخشوده میخوانم

(جامعه همیشه مردم را براساس دین، نژاد یا جنسیت و غیره دسته بندی کرده و به آن‌ها برچسب‌ می‌زند، بدین صورت شخص مبارز متعاقباً به نیروی سرکوبگر جامعه برچسب می زند)


Never free, never me. So I dub thee unforgiven
هرگز آزاد نبودم، هرگز خودم نبودم. پس تو را نابخشوده می خوانم


You labeled me, I'll label you. So I dub thee unforgiven
تو به من انگ زدی، من هم به تو انگ میزنم. پس تو را نابخشوده میخوانم


Never free, never me...(so I dub thee unforgiven.)

هرگز آزاد نبودم، هرگز خودم نبودم... (پس تو را نابخشوده میخوانم)



اجرای The Unforgiven از کنسرت 2017 متالیکا در شهر ادمونتون کانادا (دیداری):

https://t.me/jukeb0x/1778


فایل شنیداری The Unforgiven از متالیکا:

https://t.me/jukeb0x/1781


فایل شنیداری The Unforgiven 2 از متالیکا به همراه متن ترانه و ترجمه:

https://t.me/jukeb0x/1786


فایل شنیداری The Unforgiven 3 از متالیکا به همراه متن ترانه و ترجمه:

https://t.me/jukeb0x/1790

نظرات  (۱)

خیلی قشنگ بود تقریبا گریه ام گرفت

پاسخ:
درود 🍀❤️

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی